آیاتی درباره حکومت

پدیدآورمحمدهادی معرفت

تاریخ انتشار1388/01/28

منبع مقاله

share 6038 بازدید
آیاتی درباره حکومت

محمد هادی معرفت

در قرآن کریم، موضوع حکومت «الله‏» در مقابل حکومت «طاغوت‏» در سطحی وسیع مطرح گردیده و انبیاء و شرایع آمده‏اند تا حکومت طاغوت را در هم شکنند و حکومت «الله‏» را جهان شمول نمایند.و جایگزینی حکومت «الله‏» به جای حکومت «طاغوت‏» به آن است که کسانی که جنبه الهی دارند و با نام خلیفه الله فی الارض مطرح‏اند، حکومت کنند و دست طاغوت را از حاکمیت کوتاه سازند.
تمامی انبیای عظام به حکم نبوت و خلافت الهی، حق حاکمیت دارند و پیامبرانی که امکانات برایشان فراهم بود، به اقتضای مقام و حق نبوت، رهبری سیاسی مت‏خویش را بر عهده گرفته بودند، مانند حضرت موسی علیه السلام که مادام الحیاة، سیاست و رهبری بنی اسرائیل را بر عهده داشت و همچنین حضرت داود و پس از وی فرزندش حضرت سلیمان، بر اساس حق نبوت بر مردم حکومت می‏کردند:
یا داود انا جعلناک خلیفة فی الارض فاحکم بین الناس بالحق، و لا تتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله، ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب (1).
خداوند در این آیه خطاب به حضرت داود می‏فرماید:
ما تو را خلیفه و جانشین خود در زمین قرار دادیم، پس حاکمیت‏خود را بر اساس حق و عدالت استوارنما، و زنهار که در پی خواسته‏های خود باشی که تو را گمراه می‏کند. کسانی که از راه حق جدا گشته و به بیراهه می‏روند به سخت‏ترین دشواریها دچار می‏گردند، زیرا روز بازرسی را فراموش کرده‏اند.
ذیل آیه هشدار به تمامی دولت مردان است، تا مبادا مصالح امت را نادیده گرفته و مصلحت‏خویشتن را در نظر گیرند و خدا را که شاهد و ناظر است فراموش کنند.
برخی در استدلال به این آیه در رابطه با حکومت دینی خدشه کرده‏اند که مقصود آیه، قضاوت به حق است و نه حکومت.در صورتی که لحن آیه عام است، بویژه با توجه به تفریع حق حکومت‏بر مساله خلیفة اللهی، که نمی‏تواند تنها به یک بعد قضیه نظر داشته باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز، طبق همین اصل، حق حاکمیت‏خود را نشات گرفته از مقام نبوت خویش می‏دید:
انا انزلنا الیک الکتاب بالحق لتحکم بین الناس بما اراک الله (2).
قرآن و شریعت را بر تو فرستادیم، تا طبق آیین الهی در میان مردم حکومت کنی.
حکومت در اینجا نیز، صرف قضاوت نیست، بلکه قضاوت، گوشه‏ای از آن است.و اساسا، اگر دین بر جامعه حاکم نباشد، قضاوت به حق امکان پذیر نیست.به همین جهت آیاتی که در رابطه با قضاوت به حق یا به عدل آمده، به دلالت اقتضا بر چیزی فراتر از قضاوت نظر دارند، زیرا قضاوت به حق در سایه حکومت طاغوت که بر اساس ظلم و جور استوار است-امکان پذیر نمی‏باشد.آیه: و لا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار و ما لکم من دون الله من اولیاء ثم لا تنصرون (3) به همین حقیقت اشارت دارد.
مردم و نهادهای مردمی که می‏خواهند در راستای حق قدم بردارند، بایستی هیچ‏گونه وابستگی با ستمکاران نداشته باشند، زیرا همین وابستگی مایه ذلت و بدبختی خواهد گردید و بزرگترین تکیه‏گاه-که نصرت الهی است-بر اثر آن از دست‏خواهند داد.
پذیرفتن حاکم جائر و انتخاب و بیعت‏با وی، اعتماد به ستمگر و پذیرش حاکمیت «طاغوت‏» به جای حاکمیت «الله‏» است.
الم تر الی الذین یزعمون انهم آمنوا بما انزل الیک و ما انزل من قبلک یریدون ان یتحاکموا الی الطاغوت و قد امروا ان یکفروا به و یرید الشیطان ان یضلهم ضلالا بعیدا.و اذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله و الی الرسول رایت المنافقین یصدون عنک صدودا (4).
این آیه به خوبی روشن می‏سازد که وظیفه آحاد مسلمین، رویگردانی از حکومت طاغوت و روی آوردن به حکومت الهی است.
خداوند در این آیه می‏فرماید:جای بسی شگفتی است که کسانی خود را مسلمان می‏پندارند، ولی دوست دارند که در شؤون زندگی خود به مراجع کفر و الحاد پناه ببرند.در صورتی که بایستی به حکم وظیفه اسلامی، مراجع الهی را ملجا و پناهگاه خود قرار دهند.
منافقان نیز در این میانه میدان داری کرده به بهانه آن که دین از سیاست جدا است، مردم را از روی آوردن به مراجع حق و عدالت الهی باز می‏دارند.
آیه پیش از این آیه می‏گوید:
یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم فان تنازعتم فی شی‏ء فردوه الی الله و الرسول ان کنتم تؤمنون بالله و الیوم الآخر ذلک خیر و احسن تاویلا (5).
این آیه صریحا دستور می‏دهد که در تمامی شؤون زندگی، برای برقراری نظم و اجرای عدالت، باید به مراجع الهی روی آورد.
و در آیه دیگری می‏فرماید:
و اذا جاءهم امر من الامن او الخوف اذاعوا به و لو ردوه الی الرسول و الی اولی الامر منهم لعلمه الذین یستنبطونه منهم و لو لا فضل الله علیکم و رحمته لاتبعتم الشیطان الا قلیلا (6) 6).
در این آیه صریحا در شؤون سیاسی، دستور مراجعه به مراجع الهی داده شده که بایستی مسائل سیاسی در پرتو دستورات الهی حل و فصل گردد.
آیات از این قبیل در قرآن فراوان است که حاکمیت «الله‏» را بر جامعه مطرح کرده و با هر گونه حاکمیت طاغوت مبارزه و مخالفت کرده است.
افمن یهدی الی الحق احق ان یتبع ام من لا یهدی الا ان یهدی فما لکم کیف تحکمون (7) 7).
در این آیه، وجدانها را مورد خطاب قرار داده، تا بنگرید چگونه قضاوت می‏کنید: آیا کسانی که همواره به حق و عدالت رهنمود می‏باشند، شایسته رهبری هستند، یا کسانی که از حق و عدالت آگاهی ندارند و بایستی خود رهنمایی شوند؟و این آیه عینا همان را می‏گوید که مولا امیر مؤمنان علیه السلام توضیح داده است: «ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلمهم بامر الله فیه‏» (8) 8).و همین آیه یکی از عمده‏ترین دلائل امامت کبری محسوب می‏شود، که در رابطه با مساله ولایت در عصر غیبت نیز جاری است.
الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور و الذین کفروا اولیاؤهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات (9) 9).
پیوسته جبهه باطل در مقابل جبهه حق، صف آرایی می‏کند، جبهه حق مردم را به روشناییهای زندگی هدایت می‏کند و جبهه باطل بسوی تیرگیها.
آری، مردانی که در راستای حق، و بر منهج‏شریعت قدم بر می‏دارند، داعیان سعادت در دنیا و آخرت‏اند، ولی طاغوت، پیروان خود را به وادی ظلمات فرا می‏خواند.
آیات درباره صف‏آرایی دو جبهه حق و باطل و پیکار مستمر این دو، در راه بدست آوردن حاکمیت‏بر زمین، فراوان است که به همین اندازه بسنده می‏شود.

پی‏نوشتها:

1- سوره ص 38:26.
2- النساء 4:105.
3- هود 11:113.
4- النساء 4:60-61.
5- النساء 4:59.
6- النساء 4:83.
7- یونس 10:35.
8- نهج البلاغة:173.
9- بقره 2:257.

مقالات مشابه

اصل رحمت در حکمرانی از منظر قرآن

نام نشریهقرآن، فقه و حقوق اسلامی

نام نویسندهمحمد جواد ارسطا, سیداحمد حبیب‌نژاد

نقدی بر نظریه بیگانگی قرآن با سیاست (با الهام از اندیشه سیاسی امام خمینی(ره))

نام نشریهآموزه‌های قرآنی

نام نویسندهمحمد واعظ‌زاده خراسانی, محمد امامی, علی‌اکبر رستمی

نظريه حاكميّت در ديدگاه اسلام

نام نویسندهمحمدرضا کریمی والا

سياست و حكومت در قرآن

نام نویسندهمحمدهادی معرفت

پادشاهى

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهعلی اسدی

نقش حكومت در دگرگونى اجتماعى

نام نشریهحکومت اسلامی

نام نویسندهسیدمحمدباقر حکیم

حكومت ازمقوله وكالت نيست

نام نشریهحکومت اسلامی

نام نویسندهحسن ممدوحی

درآمدى بر اهداف حكومت از ديدگاه قرآن كريم

نام نویسندهعلی نعیم‌الدین خانی

حكومت و حاكمان در قرآن

نام نویسندهخلیل منصوری